بابا رهسپار کربلا
سلام نفسم دختر یکی یدونه مامانی امروز شنبه 15 آذر صبح زود بعد نماز بابایی راهی کربلاشد تا با پای پیاده به زیارت اربعین بره از عوض همه نایب الزیاره خواهد بود در جوار حرم نورانی امام حسین زیارتت قبول ......بابایی بهمون قول داده هر موقع بزرگتر بشم مارو هم با خودش ببره کربلا انشاءالله ..... امروز نزدیک ظهر مامان و بابا جون از سفر کرج برگشتند حال و روز حسنا خانم دیدنی بود لب و لوچش آویزون و ناراحت از اینکه این چند روزه کجا بودند قربون اون قیافه لوس لوسیش ......براتون از لوس لوس شدن دخترم بگم که می خواد وقتی خودش رو برا کسی لوس کنه اول هر کجا باشه توی بغل یا روی زمین نگاهش رو می دزده و بعد لب و لوچش رو جمع می کن...
نویسنده :
مامانی و بابایی
18:08